❓اگه به صالحِ شناخته شده و مقبول رأی ندیم، نه تنها اون اصلح رای نمیاره که شخصِ فاسد میشه رئیس جمهور! آیا دفعِ افسد به فاسد کنیم؟
ــــــــــــــــــ
پاسخ:
✅ اصلِ اولیه این است که همیشه و همواره، باید "انتخابِ اصلح" در دستورِ کار قرار بگیرد. مدیرِ صالح، گرچه صلاحیتِ حداقلی را دارامند است اما مدیرِ اصلح، بدلیلِ بهرهمندیِ حداکثری از صلاحیت، باید در اولویتِ گزینش قرار گیرد.
❓با کدام ابزار میتوان تشخیص داد رایِ فلان کاندیدا بیشتر است؟ هوادرانِ هر کاندیدا بینِ خودشان نظرسنجی میگذارند و بعد ادعا میکنند ما جلو تر از بقیهایم.
➕ نظرسنجیهایِ بیطرف نیز، غالبا بینام و نشان هستند و ما واقعا نمیدانیم در آمار، دستکاری میکنند یا نه؟ جامعهی آماریشان کدام طیف است؟
⚠️ مثلِ جنبشِ سبزیهای سالِ 88 نباشیم که جلو جلو نتیجهی انتخابات را مدیریت میکردند با القاء این تصور که قطعا ما برندهایم! بسیاری از نظرسنجیها با قصدِ تاثیرگذاری رویِ افکارِ مردم شکل میگیرد و یه نوع عوامفریبی است.
☝️عوامِ مردم تمایل دارند به کسی رای بدهند که برنده است تا حس کنند رأیشان هدر نرفته! اینها در نهایت به کسی رای میدهند که سر و صدای بیشتری کند و موج بسازد! شاید چون حس میکنند همین شخص میتواند تحول ایجاد کند و و مُنجی باشد!!
چند روز مانده به انتخاباتِ ریاست جمهوریِ 96 بنده سه نظر سنجیِ مختلف را در سه کانالِ متفاوت دنبال میکردم. عجیب آنکه هر کانال، کاندیدایِ خود را پیروز میدانست! طبیعتا بیشترین دنبالکنندههای کانالِ فلان کاندیدا، هوادارانِ او هستند و بینِ هواداران، هر کس رای اول را دارد.
✔️ گفته میشود دقیقترین نظرسنجی از آنِ صدا و سیما است ولی این نظرسنجی، کاملا محرمانه است. بگذریم که با هر مناظره، آنقدر رایها متغیّر میشود که واقعا نمیتوان پیشبینی کرد و گفت ما مطمئنیم که اصلح، رای نمیآورد پس برویم سراغِ صالح. چون انتخاباتِ ایران، فرمایشی نیست، فقط بعد از خروجِ آراء از صندوق، میتوان فهمید چه کسی آراء بیشتری داشته!
✅ پس بجایِ پیشگوئی و غیبگوئی، بیایم "اصلح" را انتخاب کنیم. اصلح را بخاطرِ مصلحت اندیشی، خانهنشین نکنیم. خودمان را هزینه نکنیم برای تبلیغِ شخصِ دارای اشکال. فردا به محض اینکه مسئولِ منتخب ما خطا کرد، دوست و بیگانه به حزب اللهیها و انقلابیها طعنه خواهند زد. به ناکارآمدیِ منتخبینِ ما خواهند خندید.
قاعده دفعِ "أفسد به فاسد" کاملا درست و منطقی است؛ اما بشرطی که ما یقین داشته باشیم اصلح، مقبولیت ندارد. که در آن صورت نیز شنساندنِ اصلح به جامعه، مقبول شدنِ اصلح در بینِ مردم و خانه نشین نکردنش منوط به تلاشِ ما است. تا کِی میخواهیم با نگاهِ حداقلیِ "صالحِ مقبول" اصلح را که کرسیِ مدیریت متعلق به او است، طرد کنیم؟
اگر همهی حزب اللهیها بجای مصلحت اندیشیهای بیضابطه و دعوتِ مردم به رای به "صالحِ مقبول" توانائیشان را برای روشنگری و شناساندنِ اصلح صرف کنند قطعاً أصلح، برنده میشود؛ اگر هم نشود و مردم، یزیدِ فاسد را بر حسینِ اصلح ترجیح دهند، به زور که نمیتوان سرنوشتِ مردم را عوض کرد: "إنَّ اللّهَ لایُغَیّرُ مابِقَومٍ حَتّى یُغَیّروا ما بأنْفُسِهم".
➕ مقبول جامعه بودن یا نبودن از رای مردم مشخص میشود نه از نظرسنجیها. دوباره وقتِ انتخابات شد و عدهای با القاء شبههی "صالحِ مقبول"، مانعِ رای آوردنِ "اصلح" میشوند! بفرمودهی رهبریِ عزیز، ما باید دنبالِ حجتی بین خود و خدا باشیم برایِ انتخابِ فلان شخص.
➕ تعبیرِ کنار گذاشتنِ "اصلح" به بهانه وجودِ "صالح مقبول" که اخیرا واردِ ادبیاتِ یِ کشور شده، به نوعی بستنِ ابدیِ دستِ کسانی است که صاحبانِ اصلیِ مناصبِ یِ کشورند.
☝️یک تمدارِ اصلح، بخاطرِ تقوا و خداترسی نمیتواند دست به خیلی از کارها بزند تا مقبولِ اکثریت شود. نمیتواند با عوامفریبی، رای جمع کند! نمیتواند با کتمانِ حقایق، رأی جمع کند! نمیتواند با سر و صدا رأیِ مردم را سمتِ خود جلب کند.
❓با این حساب و کتاب باید اصلح را برایِ همیشه و الی الأبد خانهنشین کنیم! بیانات امام و رهبری را که دنبال میکنیم همواره بر انتخابِ اصلح تاکید شده و هیچ جا سخن از "صالح مقبول" به میان نیامده. در نظامِ گزینش انبیاء و امامان نیز به "اصلح بودن" توجه شده.
☝️علی بن جعفر، فرزند امام صادق تا زمانِ امام جواد در قیدِ حیات بودند. ایشان علاوه بر وصفِ صالح بودن، مقبولیت همگانی داشتند. اما وقتی امام جواد از جانبِ خدا بعنوانِ اصلح انتخاب شد، علی بن جعفرِ کهنسال، به امامتِ امامِ جواد با وجود کمی سن و نداشتن پایگاه اجتماعی، ایمان آوردند.
⛔️ دقیقا سیستمِ نگاهِ "صالح مقبول" است که باعث میشود نیروهایِ کارآمد، خانهنشین شوند و دولت و مجلسِ ما ضعیف و ناکار آمد باشند. دقیقا همین طرزِ تفکرِ بظاهر زیبا باعث میشود گروههای ی، فرصتطلبی کنند و مانعِ شایستهسالاری و حضورِ نخبگان بشوند.
اگر صالحانِ مشهور، تقوا داشته باشند باید از اصلحِ غیرِ مشهور حمایت کرده، شهرتشان را به خدمتِ اصلح در آورند و خودشان کناره گیری کنند. اگرم کنار نروند، بیتقوا هستند و حضورِ شخصِ بیتقوا در منصبِ ریاست، فساد زا است.
✍️ اگر فلان شخص، اصلح است اما شناخته شده نیست، میتوانیم راحتترین و تنبلپسندانهترین راه را انتخاب کنیم و او را کنار بزنیم! و میتوانیم از او دفاع کنیم و بشناسانیمَش و اقبالِ مردمی را سمتِ او جلب کنیم.
➕ خواصِ مشهور و مقبولِ جامعه نیز بجایِ مصلحتسنجی، تمامِ توانشان را بکار گیرند برایِ معرفیِ اصلح. همه خیرخواهانه تلاش کنند صالحِ مشهور را متقاعد کنند به نفعِ اصلح، کناره گیری کند.
حرفِ آخر آنکه اگر به هر حال ما کوتاهی کردیم در معرفیِ اصلح و بعداً با تکیه بر شواهدِ یقینی واقعا احراز شد ـ واقعا احراز شد ـ که رأی به اصلحِ گمنام، در نهایت به نفعِ کاندیدایِ فاسد تمام میشود در اینصورت به حکمِ عقل، از سرِ ناچارگی و بیچارگی با دلِ خونین برای دفعِ فساد میشود عقب نشینی کرد و صالح را برگزید.
➕اجماع بر سرِ سرنگونیِ فساد، اولویتِ اول ماست. اما در اسرعِ وقت باید جامعه را بُرد به سمتِ اصلح. .
درباره این سایت